- عسکر مکرم (عَ کَ رِ مُ رَ)
شهری است مشهور از نواحی خوزستان، منسوب به مکرم بن معزاء حارث، یکی از افراد بنی جعونه بن حارث بن نمیربن عامربن صعصعه. (از معجم البلدان). شهری است معروف، و گویا معرب است. (از المعرب جوالیقی). شهری است (از شهرهای ناحیت خوزستان) با سواد بسیار و خرم و آبادان و بانعمت، و همه شکرهای جهان سرخ و سپید و قند از آنجا افتد. (حدود العالم چ دانشگاه ص 138). و آن اندر میان دو رود شوشتر و مسرقان واقع است. (از حدود العالم ص 45 و 46). یکی ازنه قریه و ده اهواز، واقع میان شوشتر و رامهرمز. (یادداشت مرحوم دهخدا). وجه تسمیۀ عسکر مکرم این است که حجاج عامل معروف بنی امیه در عراق یکی از سرکردگان عرب را بنام مکرم برای خاموش کردن فتنه ای به خوزستان گسیل داشت و سردار مزبور نزدیک خرابه های شهری که به فارسی رستم گواد نام داشت و اعراب آن را ’رستاقباذ’ نامیدند مستقر شد و این مکان بعدها به عسکر مکرم، یعنی اردوگاه مکرم، معروف گردید. اکنون نام عسکر مکرم در نقشه ها دیده نمیشود ولی بجای آن خرابه های بندقیر است که در آنجا آب گرگر (مسرقان) به کارون میریزد.در قرن چهارم هجری عسکر مکرم شهری بود بر دو جانب نهر مسرقان و جانب غربی آن بزرگتر بود و بوسیلۀ دو جسر بزرگ که از قایق های بهم بسته تعبیه شده بود به جانب دیگر اتصال داشت. شهر دارای بازاری باشکوه بود که با مسجد جامع هر دو در جانب غربی واقع بودند. ازجملۀ عیوب عسکر مکرم وجود عقربهای سمی در آن شهر بود که هیچکس از گزند آنان بی نصیب نمی ماند. حمداﷲ مستوفی گوید: ’شاپور ذوالاکتاف تجدید عمارتش کرد و برج شاپور خوانند بر دو جانب آب دودانگۀ تستر نهاده است و در اول به لفظ لشکر خواندند و لشکربن طهمورث دیوبند ساخته، شهری بزرگ است، از همه ولایت خوزستان هوای آن خوشتر است’. و در این شهر از ابریشم خام مقنعه و دستمال و پارچه میساختند. (جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی ص 255 و 265). و رجوع به عسکر و عسکری شود
